رویکرد توسعه ای از رویکردهای مورد علاقه دولت هاست بنحوی که افزایش کمی بیشتر مورد توجه اذهان عمومی بوده و هست و طبعا دولت ها نیز برای مقبولیت خویش از این ابزار استفاده می کنند. اخیرا معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طی تفاهم نامه ای با سازمان منطقه آزاد کیش، بنای تاسیس موزه هنرهای معاصر کیش را نهادند تا این شهر بدنبال تهران، اصفهان، کرمان، اهواز و آبادان، هفتمین شهری باشد که دارای موزه هنرهای معاصر می شود. البته که پس از انقلاب اسلامی در سال 1357 و تجربه تاسیس موزه ای با این نام در تهران با ویژگی های خاص خود لازم می نمود تا موزه هنرهای معاصر به مورد تهران محدود نشود. و توسعه کمی در این باره به خودی خود امری مطلوب است اما نکته قابل تامل این است که موزه های تاسیس شده بعدی آن هم با ت تمرکززدایی، تاکنون چقدر توانسته اند جایگاه موزه ای خویش را ایجاد، تقویت یا تثبیت کنند. این در حالیست که موزه های مذکور بجز تهران، حتی دارای وبسایتی مستقل برای مراجعه کنندگان مجازی خود هم نیستند. مطلب قابل تامل در این باره زنده بودن موزه های استانی هنر معاصر در شناخت استعدادهای نو و هنرمندان قدیم و تلاش روزآمد ایشان و مخابره فعالیت های این نهادهاست که چندان شاهد آن نیستیم. و سخن آخر آنکه تاسیس موزه های استانی هنرهای معاصر از چه الگویی بهره مند اند؟ چراکه موزه هنرهای معاصر تهران تاسیس شده به سال 1355 خورشیدی یعنی دو سال پیش از وقوع انقلاب با خرید تابلو نقاشی ها از هنرمندان سبک های اکسپرسیونیسم انتزاعی، سوررئالیسم و . اروپا و آمریکا به تبعیت از دوران مدرن تقریبا خالی از روح و اندیشه هنر نو به معنای ایرانی - در کمترین سهم از هنرمندان نوگرای ایرانی - بوده و در مقابل الگویی که پایه تجمیع آثار و مطالعه درباره آنها می توانست و می تواند آثار نقاشان ایرانی باشد. این همان تجلی کلمه استقلال در حوزه هنرهای تجسمی در دوران جمهوری اسلامی است که زنجیره مدیر، هنرمند و مخاطب می تواند آن را معنا بخشد.
درباره این سایت